این اولین مزرعه دریایی خصوصی بود که بعد از پایلوت شیلات در بندر چارک، راهاندازی شده بود. مزرعه سازههای برتر، کارشان ساخت قفس بود. آقای جلیلی مالک مزرعه بودند و یک ظرفیت ۲۰۰ تنی داشتند. آن زمان سیستم خیلی ابتدایی بود و تازه شروع به کار کرده بودند. قفسها را خودشان میساختند. در آن زمان واقعاً هیچ مرکز نرسری هم داخل کشور نبود؛ در واقع خیلی کم، شاید ۲۰ هزار یا ۵۰ هزار ماهی میتوانستیم فراهم کنیم. شرایط خیلی سخت بود، مثلاً باید تور را همان جا برای قفس آماده میکردند. همهچیز ابتدایی بود. حتی خوراک تخصصی ماهیان دریایی در کشور وجود نداشت؛ ما خوراک ماهیان قزلآلا به ماهیها میدادیم.
تا سال ۹۰- ۹۱ با این مزرعه فعالیت میکردم که بعد از آن هم من از آن تیم جدا شدم؛ آنجا فروخته شد و افراد دیگری آنجا را گرفتند. اوایل کار سخت بود.
اگرچه آن زمان قرار بود بهعنوان کارآموز در مزرعه فعالیت کنم، اما بعد از آن که رفتم و با شرایط و تیم آشنا شدم – فکر میکنم سه یا چهار نفر بیشتر نبودیم، بهعلاوه مالک مزرعه – بهنوعی کارمند آنجا شدم و بهعنوان کارشناس در مزرعه بودم؛ با این که در آن زمان من دانشجو بودم و هیچ شناختی نداشتم، شاید از بیماریهای ماهی در حد دانشجویی میدانستم یا حتی از نوع غذادهی، همهچیز با مطالعه بود که به دست میآمد. واقعاً هم کسی نبود که آموزش دهد؛ یعنی نه تیمی که من با آنها کار میکردم کسی را داشتند که آموزش بدهد، و نه در داخل کشور کسی بود که بخواهد این را آموزش بدهد. همه چیز در واقع بهصورت عملیاتی و تجربی بهدست آمد؛ اما تجربهای که برای من داشت این بود که آشنا شوم در این صنعت چه میگذرد. شاید دانشجویانی که سر کلاس درس با قفس آشنا میشوند، اصلاً ندانند که یعنی چه؟ درست است که یک سری عکس سر کلاسهای دانشجویی به ما نشان میدهند؛ ولی وقتی روی قفس با آن موانع و مشکلاتی که سرمایهگذار با آن مواجه است روبرو میشوی، تازه میفهمی که داستان از چه قرار است و چقدر این مسئولیت سنگین است.