تجربهی ما از میگو به چه زمانی برمیگردد؟ هر کس قصه ای متفاوت دارد. بسیاری از دهه شصتیهایی که قصههای مجید را دیدهاند یاد بخشی میافتند که مجید فکر میکرد برای باهوش شدن به میگو نیاز دارد. جنوبیها اما میگو خورند، قلیهی میگو، دوبیازهی میگو و انواع عذاهای دیگر. برخی از میگو به خاطر ظاهر عجیبش بدشان میاید و بعصی هم میکوی زینتی در آکواریومهایشان دارند.
اما کداممان به این فکر کردهایم که میگو یک صنعت اثرگذار در اقتصاد است و پرورش و صادرات یک کیلوی آن در زمان ورودش به ایران هم اندازه یک بشکهی نفت ارزش داشته است.
برای ما ایرانیان که همیشهی خدا به درآمد نفت وابسته بودیم و حالا این در روزهای تلخ تحریم هستیم با کوچک شدن سبدهای خریدمان حس می کنیم که چقدر به درآمد نفت وابسته بودیم و داشتن چنین اقتصادی که به نفت وابسته نباشد بیشتر از همیشه برایمان مهم شده است.
ما در این شماره که اولین شماره نشریه اقتصاد و دریاست نشریه را به داستان میگوها و افرادی که عمر و سرمایه خود را در این صنعت گمنام تاثیرگذار، این رنج و گنج نهفته در سواحل دریاهای ایران و گره زدهایم.
وضعیت صادرات میگو در این سالهای پرفراز و نشیب را بررسی کردهایم و از روایت میگو در دولتهای مختلف گفتهایم و به دنبال جواب این سوال گشتیم که آیا کیفیت محصول برای برندشدن میگوی ایرانی کافیست؟ و پرسش های دیگر بسیاری که پاسخ برفی از آنها را یافتیم و برخی دیگر را نه.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.